شعر فاطمیه
نوشته شده توسط : علی

شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است

شب با سکوت بغض علی خو گرفته است

 

آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه

وقتی که از ولی خدا رو گرفته است

 

در دست ناتوان خودش بعد ماجرا

این بار چندم است که جارو گرفته است

 

قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش

یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است

 

حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها

عطر و مشام از گل شب بو گرفته است

 

بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین

کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است

***

مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت

سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است





:: بازدید از این مطلب : 971
|
امتیاز مطلب : 103
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : جمعه 16 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
arezo در تاریخ : 1390/8/2/1 - - گفته است :
سلام وب قشنگی داری ب منم سر بزن حتما لینکت میکنم..منتظر حضور قشنگت هستم


/weblog/file/img/m.jpg
مرضیه در تاریخ : 1390/2/18/0 - - گفته است :
سلام

امیدورام خوب باشی

ممنونم که سر میزنی

کجا بازدید زیاد شده ؟ نه بابا خبری نیس

خوش باشی



نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: